true

نرسی قربان، کارشناس حوزه اقتصاد انرژی با تحلیل سناریوهای پیش روی توسعه میدان گازی چالوس عنوان کرد که حتی اگر سرمایهگذاری از این میدان از امروز نیز آغاز شود، بهرهبرداری از آن دست کم 5 تا 6 سال به طول میانجامد. به گفته او، سیاستگذار از هم اکنون باید به فکر مقصد صادراتی گاز استحصال شده از این میدان باشد.
در هفتههای گذشته، پس از آنکه ایران از یک میدان گازی جدید در خزر رونمایی کرد، موجی از تحلیلها درباره اهمیت و نقش این میدان گازی در جغرافیای اقتصاد انرژی ایران به راه افتاد؛ برخی از امیدواری به صادرات گاز ایران به اروپا و حتی تغییر جغرافیای سیاسی منطقه سخن گفتند؛ برخی هم آن را تکمیلکننده قطب جنوبی گاز در ایران توصیف کردند. اما این تحلیلها، تا چه حد منطبق بر واقعیت است؟
بر اساس آنچه در خبرگزاریها مورد اشاره قرار گرفته، توسعهدهنده اصلی میدان گازی چالوس، شرکت نفت خزر (KEPCO) است اما کمکهای فنی و مالی نیز از روسیه و چین دریافت میشود. بهگفته «علی اصولی»، مدیرعامل شرکت نفت خزر، تخمین زده میشود که میدان چالوس دارای ذخایر گازی معادل یکچهارم میدان گازی عظیم پارس جنوبی یا حدود 11 فاز آن است.
در همین رابطه، نرسی قربان، کارشناس حوزه اقتصاد انرژی با تحلیل سناریوهای پیش روی توسعه این میدان گازی عنوان کرد که حتی اگر سرمایهگذاری از این میدان از امروز آغاز شود، بهرهبرداری از آن دست کم 5 تا 6 سال به طول میانجامد.
به گزارش اقتصادطلایی او در گفتوگو با روابط عمومی اتاق بازرگانی تهران توضیح داد: اکنون که ذخایر گازی در دریای خزر کشف شده، باید در ابتدا جوانب بهرهبرداری از آن، نظیر شرایط استحصال و سرمایه موردنیاز مورد مطالعه قرار گیرد. اگر دریا در این بخش عمیق باشد، هزینه استخراج بیشتر میشود و تکنولوژی مورد نیاز برای آن، تکنولوژی ویژهای است که در اختیار هر کشوری قرار ندارد. در نتیجه احتمال توسعه این میدان بستگی به این دارد که سیاستگذاران چه تصمیمی بگیرند.
او افزود: فارغ از میدان تازه کشف شده، اکنون در خلیج فارس میادینی وجود دارد که هنوز گاز آن استخراج نشده است؛ میادین کیش و پارس شمالی از آن جملهاند؛ این میادین در اعماق بسیار کمتر وجود دارند و با تکنولوژی سادهتری که ایران نیز به آن مجهز است، قابل بهرهبرداری است. یعنی اگر قرار است، دولت خود برای بهرهبرداری در یک حوزه گازی سرمایهگذاری کند، باید اولویتهایش را بسنجد که این سرمایهگذاری را در میادین ناشناخته صرف کند یا در میادینی که پیش از این نیز در جوار آنها گاز تولید کرده است.
او با اشاره به اینکه حتی اگر سرمایهگذاری روی میدان خزر از امروز آغاز شود، بهرهبرداری از آن احتمالا بین 5 تا 6 سال یا شاید هم بیشتر به طول بینجامد گفت: اگر دولت در بهرهبرداری از آن مصمم است، باید از هماکنون به فکر آن باشد که گاز تولید شده قرار است در چه بازاری عرضه شود. برای مثال، صادرات بیشتر به عراق یا صادرات از طریق خط لوله پاکستان و حتی کشورهای جنوب خلیج فارس میتواند به عنوان بازارهای بالقوه برای این میدان گازی مورد توجه قرار گیرد.
نرسی قربان گفت: بحث توسعه میادین گازی و توسعه صادرات گاز، از آن بحثهای کهنه است که به کرات مطرح شده است. من به شخصه، حدود 30 سال است که راجع به خط لوله صلح با هند و پاکستان گفته و نوشتهام. البته در مورد اجرای پروژه خط لوله صلح، ملاقاتهایی هم با مقامات برخی کشورها به انجام رسید و در مورد رقم سرمایهگذاری نیز توافقاتی حاصل شد اما این بحثها هیچگاه به نتیجه نرسید.
او درباره دلایل عدم توفیق طرحهای توسعهای در حوزه گاز توضیح داد: آقای شمس اردکانی یکی از کسانی بود که برای اجرایی شدن خط لوله صلح تلاش بسیاری کرد. نقشه اصلی این بود که شرکتهای بینالمللی 8 فاز از فازهای پارس جنوبی را با سرمایه خود توسعه دهند و سپس کنسرسیومی ایجاد شود که باز هم با سرمایه طرفهای قرارداد، لوله را تا پاکستان و سپس به هند انتقال دهند. به همین دلیل با مقامات هند و پاکستان از جمله راجیو گاندی مذاکراتی صورت گرفت. آن شرکتها حاضر بودند وارد چنین سرمایهگذاری شوند تا هم منافعی عاید آنها شود و هم ایران در قالب کنسرسیومی که ایجاد میشد، بخشی از گاز را برای خود برمیداشت و از آن 8 فاز، گاز استحصال شده از 4 فاز قرار بود به هند و پاکستان صادر شود. درنتیجه این پروژه یک بازی برد-برد بزرگ بینالمللی بود.
به گفته این کارشناس حوزه انرژی، به موجب مناقشات بینالمللی که پس از آن ایجاد شد، آمریکا به هند فشار آورد که از این پروژه خارج شود. به همین دلیل، هندیها کنار کشیدند و این پروژه بدون هند، فاقد توجیه اقتصادی بود. در واقع اقتصادی نبود که گاز به پاکستان برود که حتی پول پرداخت آن را هم نداشت و لولهکشی و تولید گاز هم با هزینه ایران صورت گیرد. این پروژه به دلیل مسائل بینالمللی و فشارهای آمریکا معلق شد.
نرسی قربان با تاکید بر اینکه توسعه حوزههای گازی مستلزم تعامل بینالمللی است، ادامه داد: بهرهبرداری از میدان تازه کشف شده در شمال دست کم به 7 تا 8 میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد. البته سناریوهایی از سرمایهگذاری روسیه و چین مطرح میشود. اگرچه، روسیه از اینکه در صادرات گاز به اروپا یک رقیب داشته باشد، استقبال نمیکند. ضمن آنکه اگر قرار باشد روسیه در این پروژه سرمایهگذاری کند، این پروسه آنقدر به طول میانجامد که در نهایت نتیجه مشخص نمیشود. به بیان دیگر، آنها سرمایهگذاری نمیکنند که برای خود رقیب ایجاد کنند و روسیه اجازه نمیدهد که گاز ما به اروپا صادر شود. در عین حال ممکن است، چینیها در این میدان سرمایهگذاری کنند تا در جنوب برای مثال LNG یا نفت ببرند. در نتیجه، مقصد این گاز احتمالا باید شمال ایران باشد تا در مقابل، گاز جنوب از ایران به عراق و پاکستان و سایر کشورها انتقال پیدا کند.
او افزود: راهحل دیگر آن است که شرکتهایی برای تولید گاز مایع ایجاد شده و گاز مایع صادر شود. البته چهار طرح LNG در کشور تعریف شده بود که آنها هم به دلیل مسائل بینالمللی متوقف شد و هیچ شرکت خارجی حاضر نشد در این زمینه سرمایهگذاری کند. بنابراین اجرایی شدن این پروژهها به تعاملات بینالمللی و جذب سرمایهگذار خارجی بستگی دارد. به هر حال کشف میان گازی جدید در شمال، اتفاق مبارکی است؛ به شرط آنکه شرایط برای ورود سرمایهگذاران و شرکتهای بزرگ بینالمللی فراهم شود.
true
true
https://eghtesadtalaei.ir/fa/?p=54206
true
true